بازدید امروز : 23
بازدید دیروز : 4
قدم قدم زنان از کنارم می گذری هنوز روزهای پاییزی را به یاد دارم همان روزها که تو در کنار من بودی و من بی خبر از امروز برای خود بهشتی داشتم می دانم این روزها نیز مانند دگر روز ها زود گذر است آری این قانون خداوند است قانونی که همیشه مرا شرمنده ی خود کرده است سختی های جهان را پشت سر خواهم گذاشت تحمل همه آنها را دارم دیگر آبدیده شده ام اما به خاطره کارهایم خود را نخواهم بخشید می خواهم جبران کنم اما گردباد مانع من است ناراحتی هایت برایم قابل تحمل نیست شاید هنوز من در اشتباهم .
با تو خواهم ماند با تو که همیشه با من بودی با تو که همیشه در ناراحتی ها و خوشی ها تو را در کنارم احساس می کردم شاید جسمت در کنارم نبود اما روحت را همیشه در کنارم احساس می کنم .
اشتراک